یادداشت اردلان کیخسروی

        مردمانی که نهاد نیکشان و قلب صافشان را جامعه‌ای پوشالی به تباهی می‌کشاند و موجب سقوطشان می‌شود، سقوطی که فقط شامل افراد نمی‌شود بلکه همه‌ی خانواده و دوستان را تلف می‌کند، این جامعه‌ی پیر پدرانی دارد که نمی‌توانند می‌خوارگی خود را رها کنند و دخترانی دارند که برای این پدران تن های خود را می‌فروشند، این جامعه پیرزنانی دارد که ربا می‌دهند و پولشان کاری جز پراکندن فقر در جامعه ندارد و خون  جوانان را برای باقی زندگی تارشان می‌مکند  و حتا حاضر نیستند به موقع بمیرند.
اما این جامعه‌ی پیر غوغاگری دارد که می‌خواهد در این شهر آلوده‌ی فقر و فساد غوغایی به پا کند و این جامعه‌ی معیوب را به زیر بکشاند و جامعه‌ی نویی به پا کند، او برای این هدف مقدس شپشی را می‌کشد.
      
28

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.