یادداشت هادی داودآبادی فراهانی
1401/3/16
امیرخانی را بیش از اینکه داستان نویس بیابم یک متفکر اجتماعی یافتهام. یک جستارنویس خوشقلم و در نفحات نفت بیشتر شاید بهتر از این نشود دردهای اقتصادی این مملکت را که گندش مثل بوی سولفید هیدروژن به همه جا سرایت کرده تشریح کرد. امیرخانی در این کتاب توضیح داده چرا هر چه بیشتر پیش میرویم گره کورتر میشود؟ او به خوبی نشان داده فرهنگ،کتاب،قابلامه و آنچه در اوست،احزاب سیاسی خاصتاً حزبِ شمسالله کوره،مهر و تسبیح،فوتبال،مذاکرات هستهای و هر ایکسی چگونه نخش وصل میشود به گوساله سامری یا همان ملک سلیمان خودمان! بگو از کجا و چگونه پول درمیاوری تا بگویم چطور فکر میکنی،تا بگویم اصلاً چی هستی! و مهمتر اینکه چطور پول مُفت اقتصادِ نفتی دولتی ناخودآگاه همه چیز را خفه میکند، حتی خودش را! جوانههای نفحات نفت برمیگردد به اواخر دهه هفتاد اما بیشتر حاصل تاملات نویسنده در دهه هشتاد است و حالا ده یازده سال پس از اولین چاپش، برای هر ایرانی، به واقعیتی کاملاً قابل لمس و غیر قابل انکار تبدیل شده است.
(0/1000)
اشکان سین
1401/4/28
1