یادداشت علی طالبلو
1403/5/12
4.1
23
نوشتن یک مرور خوب بر یک رمان، نمایشنامه یا جستار، کار من نیست. چون نه میتوانم درمورد محتوای روایت داستانی چیزی بگویم (اسپویل میشود و خلاف قواعد حرفهای است.) و نه توانایی ارزیابی هنری یک اثر را دارم؛ مخصوصا این اثر ایبسن را. صرفا میتوانم از حس و حالم بگویم و حواشیاش. حین خواندن پرده آخر این نمایشنامه حس کردم دارم وقایع را با چشم خودم میبینم. اضطراب و ترس شخصیت اصلی داستان را با تمام وجود حس میکردم و دوست داشتم با نورا همدردی کنم. با اینکه نقطهی کلیدی این نمایشنامه، مربوط به زنان و جنبش آنان است اما حس میکنم همهی ما در سطوح مختلفی ممکن است عروسکِ دیگران باشیم. ایبسن خاطرات متعددی را برایم تداعی کرد. این نمایشنامه جزو آثاری است که پیشنهاد میکنم رفقایم در ابتدای زندگی مشترک حتما آنرا بخوانند (در کنار سعادت زناشویی تولستوی).
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.