یادداشت مُحیصا

اقیانوس انتهای جاده
        و اولین کتاب سال ۱۴۰۳ خوانده شد. این شاید دومین کتابی باشد که جدیدا خواندم و در میان پیچیدگی های داستان گم شدم و سرانجام هم نتوانستم خود را پیدا کنم. 
از اوایل تا اواسط کتاب با داستانی کودکانه طرف هستید و در پی رسیدن به سوالاتی که نویسنده در خلال داستان در ذهنتان به وجود آورده خواهید بود.
گره های که منتظر باز شدن آنها هستید و باید بگویم متاسفانه هیچگاه باز نخواهند شد. مثلا هیچ وقت متوجه نخواهید شد که خانواده همپستاک واقعا که هستند ؟ چه کار می کنند؟ و نقش آنها در بوجود آمدن حوادث داستان چیست؟ چرا آنقدر مرموز هستند و ....
داستان پایان نسبتا بازی داشت و یکی از دلایل من برای دادن امتیاز کم به این مجموعه همین بود. برایم پایان بازی بود که در پایان به خود می گفتی خب که چی؟ حوادث و مجموعه اتفاقات آن در هم و برهم و بی سرو ته بود.اگر بگویند چه کتابی از نیل گیمن را دوست نداری یا پیشنهاد نمی کنی بی برو برگرد می گویم اقیانوس انتهای جاده. من عاشق کورالین بودم ، خواندن کتاب گورستان خالی از لطف نبود و لذت حاصل از آن را دوست داشتم ولی اقیانوس انتهای جاده مرا ناامید کرد.
نمی دانم شاید این کتاب را در زمان و مکان اشتباهی خوانده باشم. شاید چند سال بعد وقتی صفحاتش را ورق می زنم دوباره هوس خواندن آن به سرم بزند و بعد از آن دوستش داشته باشم.
      
19

27

(0/1000)

نظرات

علی

علی

1403/1/6

من هم خوشم نیومد. امیدوارم کورالین بهتر باشه.
1

2

می دونید کتاب گورستان نیل گیمن رو هم خوندم و اونو بیشتر دوست داشتم. کورالین هم شخصیت اضافی رو کلا نداره. ولی چون خیلی وقت پیش خوندم باید یه بار دیگه بخونم تا دقیق بتونم نظر بدم. 

4