یادداشت زینب

زینب

1400/4/12

مار در معبد
        [مار در معبد] نمایش‌نامه‌‌ای است که هر کس در ایران باید آن را بخواند. روایتی‌است از جهل تاریخی ما ، تحمیق شدن با وعده‌ی نان و آبِ مُفت؛ و مادامی که بر آن فائق نیاییم این وعده‌ها دستاویزی خواهد بود برای قدرت ها و ما گرفتار در این دورِ تسلسلِ [ اگر با من همراه باشی و خفه‌خون بگیری شکمت را سیر میکنم و شکمی که در خیال نان سق زدن(خیالی که به آن نمی‌رسد.) میماند و مغزی که کوتوله تر میشود.]؛قدرت دست به دست می‌شود و ما هم‌چنان اندر خمِ یک کوچه.
این کتاب را هم از آن جهت که به دردی عمیق می‌پردازد هم از آن جهت که به [ما] نه از بالا که از درون می‌نگرد بسیار می‌پسندم.ساعدی از معدود نویسنده‌های ایرانی‌ست که همواره از انسان گفته و همراه با او گام برداشته (درست مثل داستایفسکی) و گفتن از نکوییِ قلم و داستان های او همان اندازه که بی انتهاست، دشوار است. این کتاب را بخوانید. و بقیه‌ی داستان‌های ساعدی را. 
      

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.