یادداشت علی ریاضی

                تا نیمه‌های کتاب، به‌نظر می‌رسید با یه داستان خیلی ساده از یه پیرمرد صیاد روبه‌رو هستم؛ با جزئیات بعضا تخصصی از قایق و صید و ... که برخیش رو حتی نشنیده بودم و قاعدتا هم نمی‌تونستم تصویر کاملی از اون چیزی که می‌خوندم رو تو ذهنم بسازم.‌ ولی داستان که به آخر نزدیک می‌شد، تازه یه سری مفاهیم و بینش‌هایی ذهنم رو قلقلک دادن. حس کردم داستان شبیه یه عکس پولارویده که آهسته‌آهسته داره ظاهر می‌شه؛ حتی یه مقداری از این ظاهر شدنه هم بعد از تموم شدن کتاب اتفاق افتاد. اگه بخوام خیلی خلاصه بگم، داستان پیرمرد و دریا، داستان زندگیه؛ داستان اگرهاست.
پ.ن.: البته این رو هم باید در نظر داشت که به‌طورکلی هر قدر نوشته‌ای ساده‌‌تر باشه، تخیل کردن درباره‌ش و تفسیر کردنش هم ساده‌تره و هم سخت‌تر.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.