یادداشت نون.کاف
1403/12/9
به نام او که حس را پیش از واژه آفرید یک: شعر همون نجاتدهندهی خاموشیه که نمیذاره حسهای لطیفمون توی ازدحام زندگیِ زمخت و یکنواخت گم بشن و از یاد برن. مثل یه پنجرهی کوچیکه که حتی توی یه اتاق گرفته و تاریک، یه تیکه نور به دل آدم میتابونه. وقتی که همهچیز آدم رو به سمت تکرار و بیحسی میکشونه، شعر میاد و یادمون میاندازه که هنوز میشه یه نسیم خنک رو حس کرد، هنوز میشه از صدای بارون لذت برد، هنوز یه چیزی توی ما زندهست که دنبال معنا میگرده. دو: شعرهای رسول یونان سادگی خاصی دارن، اما این سادگی فقط روی سطحه، چون پشت هر جمله یه دنیا احساس و معنا پنهان شده. زبونش صمیمی و بیتکلفه، پر از تصاویر ملموسی که از دل زندگی روزمره بیرون کشیده شدن. انگار داره باهات گپ میزنه، ولی همون وسط یه جمله میگه که یهو قلبت تیر میکشه! یه همدلی غریب بین واژههای رسول یونان و خیالهای من هست؛ حسها و فکرهایی که مدتها توی سرم شناور بودن و تبدیل به کلمه نمیشدن، توی این کتاب منسجم دیدم. اگه از شعرهایی خوشتون میاد که پیچیده و سخت نباشن، ولی به عمق دلتون سرک بکشن، یا برای زمانهایی که دوست دارید شعر براتون یه پناه باشه، نه یه معما، این کتاب رو پیشنهاد میکنم.
(0/1000)
نون.کاف
1403/12/9
1