یادداشت محدثه سهامی
5 ساعت پیش
" رویای تبت " دومین کتابی بود که از فریبا وفی میخوندم و مثل کتاب قبلی اینطوری بود که یهویی پرت میشی وسط داستان ؛ یسری دیالوگ میخونی ، با یهسری اسم مواجهمیشی ، اصلا نمیدونی چی به چیه! کشف این قضیه حدودا یک سوم کتاب طول میکشه. کتاب ، داستان زنهایی که زندگیهای در هم تنیده دارن ؛ شعله ، شیوا ، فروغ و مامان که هر کدوم داستانها و مشکلات مخصوص به خودشون رو دارن . و البته مردهایی مثل جاوید و صادق هم حضور دارن. از مهمترین نقاط قوت کتاب ،شخصیت پردازی قوی اونه . به طوریکه کامل میشناسیشون اما باز هم یهجاهایی نمیتونی قضاوتشون نکنی و ازشون نپرسی که چرا ؟ چرا اینکارو کردی؟ اگر مثل من علاقهمندین به خوندن روزمرگی آدم ها ، این کتاب مناسب شماست و اگر دنبال کتابی پر از فراز و فرود و قهرمان میگردین ، به نظرم سراغش نرین.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.