یادداشت

خانه ای که در آن مرده بودم
        
داستان از جایی شروع میشه که سایاکا بعد از سال‌ها به دوست‌پسر سابقش زنگ می‌زنه و میخواد هم رو ببینند تا در مورد مسئله‌ای بهش کمک کنه. توی دیدار حضوری بهش میگه که هیچ خاطره‌ای از قبل از شروع دبستانش نداره و هیچ وقت هم نداشته و اینکه چرا این مسئله براش مهمه رو بعد براش توضیح میده. اما کمکی که میخواد چیه؟ یک نقشه و یک کلید داره که از پدرش به جا میونده و فکر می‌کنه شاید جواب سوالاتش رو در محل این نقشه بدست بیاره و بتونه خاطراتی از کودکیش به یاد بیاره و دلش نمی‌خواد تنها برن در نتیجه از دوست‌پسر سابقش درخواست می‌کنه باهاش بره. این دو نفر به محل مشخص روی نقشه میرن و شروع به کند و کاو میکنند تا معمای کودکی ساکایا رو حل کنند. کتاب حجم زیادی نداره و کشش خوبی داره که شما یک دو روزه کلش رو بخونید. نمیتونم بگم ژانر پلیسی بود، بیشتر ژانر معمایی و رازآلود بود و جواب معماها هم در آخر داده شد تا نقطه‌ی ابهامی در داستان نباشه. سرگرم‌کننده و جذاب بود.ه
      
42

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.