یادداشت دریا

دریا

دریا

1403/9/24

        🎰 میزان علاقه‌م به قمارباز زیاد بود. بین آثار داستایوفسکی مقام سوم رو به خودش اختصاص داده. بعد از شب‌های روشن و ابله. فعلا جنایت و مکافات و بیچارگانشو دوست نداشتم. تفاوت دوست‌داشتنی‌ها با دوست‌نداشتنی‌هام مترجمشونه. اعجاز قلم سروش حبیبی! آیا ایمان نمی‌آورید؟ 

🎰 قمار جالبه، وسوسه‌انگیزه، اعتیادبرانگیزه، خانمان‌براندازه. عجیب می‌شد توی کتاب کشش قمارو حس کرد.
خنک آن قماربازی که بباخت آنچه بودش
بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر
اینجوری پیش می‌ره که گاهی می‌بری، گاهی می‌بازی. گاهی بردات اونقدری می‌شه که به خودت غره می‌شی و ادامه می‌دی و به راحتی همه‌شو از دست می‌دی، بعد می‌گی باختمو جبران کنم دیگه ادامه نمی‌دم ولی وقتی رو دور شانسی دست نمی‌کشی و وقتی می‌بازی می‌خوای باختتو جبران کنی. خلاصه که این یه چرخه‌ی باطله تا به خودت میای می‌بینی زندگی‌تو باختی. 

🎰 یه جایی از کتاب شخصیت الکسی ایوانوویچ به نظر خیلی جذاب میاد. چیزی که ازش به عنوان خصوصیت روس‌ها یاد شده. اینکه تا یه پول زیاد دستشون میاد می‌رن پاریس و حسابی ولخرجی می‌کنن تا تموم شه. بعضیاشون اون پول براشون مهمه و خرجش می‌کنن ولی الکسی ایوانوویچ براش مهم نیست. 

🎰 همون‌جای کتاب یادم به یه باور خودم افتاد. وقتی از یه دید خیلی بالاتر و کلی‌تر نگاه می‌کنیم، پول خیلی راحت میاد و می‌ره. مثل قمار. بدون اینکه بفهمیم. انگار کل زندگی‌مون قماره. با همه‌ی به دست اوردنا و از دست دادنای مثل آب خوردنش. 

🎰 تا پنج صفحه‌ی آخر نمی‌دونستم که قراره چه حسی نسبت به قمارباز داشته باشم ولی توی همون آخرین صفحات یه لحظه‌ش چنان مشتی تو شکم آدم می‌زنه که نفسش بند میاد و صداش در نمیاد. از اونجا به بعدو با بغض خوندم. 

🎰 من خوابای عجیبی می‌بینم. یه شب خواب دیدم یه اشراف‌زاده‌ی روسم، یه شب هم داشتم در حالت خوابیده توی قیر فرو می‌رفتم. یه جایی از زندگی بر اثر انتخاب‌هات ممکنه چنان توی قیر فرو بری که دیگه نتونی خودتو بالا بکشی. تو اون حالت اگه یهو بفهمی اون بالا، توی دنیا، چیزی بوده که می‌تونسته وصلت کنه به زندگی و تو از دستش دادی، چندین برابر دردناکه. لحظات آخره و کاری از دستت ساخته نیست. مرگ می‌بلعدت. 

🎰 کتاب اینجوری شروع می‌شه:
عاقبت از سفر دوهفته‌ای‌ام بازگشتم. گروه ما سه روز بود که به رولتن‌بورگ آمده بودند. خیال می‌کردم با بی‌صبری در انتظار بازگشت من‌اند، ولی اشتباه کرده بودم. 
این رسم جدید پیجمه. از این به بعد آخر هر معرفی نحوه‌ی شروع شدن کتابو می‌نویسم. به نظرم جالب میاد. 

🎰 مرسی از نشر چشمه. همه‌چیزش خوب بود.
      
16

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.