یادداشت فاطمه عیسوند
1403/12/17
جنون گریخت سراسیمه از ملاقاتم شب شراب که باشد دچار افراطم بریز هرچه که داری مکن مراعاتم تو بی ملاحظه من نیز بی مبالاتم جدیدترین اثر آقای برقعی رو از نمایشگاه کتاب رو سفارش دادم و به دستم رسید.. داغ داغ شعر هارو برای خودم جیره بندی کرده بودم که مبادا یک جا بشینم و بخونم و من بمونم و کتابی که شعرهاش تموم شده.. اما جذبه کتاب و ابیات شعرها آنقدر منو گرفت که امکان پذیر نبود شعرها رو میخوندم و ورق میزدم یکباره به خودم اومدم دیدم نصف اشعار رو یکجا خوندم از مدح گرفته تا روضه ، همه و همه عالی بودن پای بیشتر اشعار اشک میریختم این همه مضمون زیبا چطور بهم گره خورده شده ..چطور واقعا؟؟ مرحبا به این استعداد و نوشتار
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.