یادداشت محدثه سهامی
20 ساعت پیش
داستانی ساده ،کوتاه و کودکانه از کرگردنی که با عشق آشنا میشود... از عشق سخن باید گفت ؛ به گمانم این جمله را در یکی از آثار نادر ابراهیمی خواندهام و اولین چیزی است که بعد از خواندن این کتاب به ذهنم رسید. یا به قول صائب : یک عمر میشود سخن از زلف یار گفت در بند آن نباش که مضمون نمانده است هیچ محدودیتی برای نوشتن و قلم زدن از عشق نیست . هر کس میتواند داستان و روایت خود را داشته باشد و اما چگونه میتوان انقدر زیبا ، ساده ، شیرین و بیتکلف عشق را روایت کرد ؟! آفرین به این قلم زیبا و درود بر این تصویرگری عالی!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.