یادداشت مریم محسنی‌زاده

        "نازنین" اثری است که داستایفسکی آن را در اوج نویسندگی و پختگی، یعنی ۴۵ سالگی، نوشته. داستان برخلاف سایر آثار نویسنده مقدمه و تیتر دارد. 
داستایفسکی با نوشتن از رنج و گره‌های ذهنی‌ شخصیت‌، درون آدمی را واکاوی می‌کند. این اثر از اولین نمونه‌های سیال ذهن به حساب می‌آید که تک‌گویی‌های آدمی پریشان را روایت می‌کند.
داستایفسکی با مهارت بالایی که دارد شخصیت‌پردازی فوق‌العاده قوی‌ و عمیقی از شخصیت ارائه می‌دهد و به کُنه شخصیت نفوذ می‌کند. داستان پرکششی که همدلی خواننده را به واسطهٔ همین کشفِ درونی تا انتهای کتاب به دنبال دارد.
گروسمان می‌گوید:"«نازنین» داستان روحی زخمی است که با حقیقتی ویران‌کننده روبرو شده و به پریشان‌گویی می‌افتد". شخصیت طردشده و تحقیرشده‌ای که با خودکشی همسرش مواجه شده. او سعی دارد با تعریف کردن ماجرا، بر افکارش مسلّط شود؛ گاه دنبال توجیه می‌گردد، گاه افکار و احساساتش را نشان می‌دهد و روایتش در منطق و احساسات به تضاد برمی‌خورد.
داستان مثل سایر متن‌های کلاسیک، ویژگی‌های شخصیت را کم‌کم و به صورت مستقیم رو می‌کند و با لحن اعتراف‌گونه مخاطب را خطاب قرار می‌دهد.
شروع داستان با اتفاقی گیرا و کوبنده است و در ادامه با فلش‌بک‌ها می‌گذرد. 
پیشنهاد می‌کنم کتاب را با ترجمهٔ روان یلدا بیدختی‌نژاد که توسط نشر چشمه چاپ شده، بخوانید و از خواندنش لذت ببرید.
از کتاب "نازنین" اقتباس‌های زیادی شده که سه نسخه‌اش را دیدم. شدت و میزان اقتباس به ترتیب در هر سه اثر کمتر می‌شود:
۱- فیلم A Gentle Woman (1969) از رابرت برسون فرانسوی.
۲_ فیلم سایه‌های موازی (۱۳۹۳) به اقتباس سعید عقیقی و کارگردانی اصغر نعیمی.
۳_ فیلم (2017) A Gentle Creature از سرگئی لوزنیتسا اوکراینی.
      
37

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.