یادداشت رعنا بوجار

        می خواهم بنویسم گم گشته ها بخوانند ‌ :
در نوجوانی یک بار بدون عین صاد به بن بست رسیدن را تجربه کردم 
حدود چند ماه پیش با حالت اضطرار سراغ این کتاب آمدم . آن زمان محدودیت های وجودم مرا احاطه کرده بودند و بالواقع از هر طرف که می رفتم جز وحشتم نمی افزود.
با شروع این کتاب سفر درونی من شروع شد . بارها کتاب را با گریه بستم و در شلوغی روزمره به جملاتش فکر کردم . 
هنوز کتاب را تمام نکردم و حالا تا حدودی از آن بن بست گذر کرده ام . ولی هنوز هم می شود که با بغض سراغش میروم و با لبخندی آن را میبندم و از صفحاتش عکس میگیرم و برای عزیزانم میفرستم تا آنها را مجاب به خواندن کنم . 
اما راستش را بخواهید باید مبتلا باشید که کتاب را درک کنید . اگر در زندگی به بن بست خوردید سراغش را بگیرید .
      
52

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.