یادداشت عارفه شاه حسینی

        این اولین کتابی بود که از آگاتا کریستی خوندم، مدت زیادیه که دلم میخواد خوندن کتاب‌هاش رو شروع کنم و به طور کاملا اتفاقی اینو توی کتاب‌فروشی دیدم و خریدمش در حالی که قبلا اسمشو نشنیده بودم.
کتاب راجع به جنگ جهانی دوم و خیانت‌های ستون پنجم یا همون جاسوس‌ها و نفوذی‌های داخلیه، و زن و شوهر میانسالی که کهنه سرباز جنگ جهانی اول هستن و مامور میشن که این مهره دشمن رو شناسایی کنن، موضوع جذابی بود اما حقیقتا قلم نویسنده اونقدری که انتظارشو داشتم گیرا نبود شایدم خوندن آثار معروفش نظرمو تغییر بده!
با این دیدگاه که هیچ جوره نمیتونم معما رو حل کنم کتاب رو شروع کردم چون از یک جنایی‌نویس مشهور این انتظار میره که مسئله خیلی پیچیده‌ای رو مطرح کنه ولی خب از یک جایی به بعد به متهم اصلی شک کردم و هرچی گذشت شکَّم قوی‌تر شد با اینکه قهرمان‌های داستان تا صفحات آخر کتاب حتی یک درصد هم احتمال نمیدادن اون شخص جاسوس باشه.
همون طور که قبلا راجع به کتاب راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب گفتم یا من واقعا شمِّ کارآگاهی قوی‌ای دارم یا نویسنده اونقدری که لازمه مهارت پنهان کردن راز رو نداره!
من این کتابو پیشنهاد میدم به کسایی که علاقمند به ژانر جنایی هستن اما هنوز چیز زیادی ازش نخوندن، به نظرم کتاب خوبیه برای شروع، اما اصلا کتاب خوبی برای شروع آثار آگاتا کریستی نیست چون کمی وجه‌ش رو خراب میکنه مخصوصا برای کسایی مثل من که بدون اینکه چیز زیادی از این نویسنده بدونن بخاطر تعریف و تمجید دیگران ازش یک اسطوره ساختن.
در پایان باید بگم قطعا هیچ انسانی ذلیل‌تر، پست‌تر و منفورتر از خائن به وطن وجود نداره!
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.