یادداشت ابوالحسن درویشی مزنگی
1401/7/18
👇غزلی از مجموعه " وسوسه سیب" انكار خود مانند گل آزرده خار خودم بودم در آستين جامه ام ، مار خودم بودم پنداشتم چون من شما هم دل خريداريد چون غافلان در بند پندار خودم بودم در چشم خود هم نيست قدر و قيمتي ما را زيرا كه عمري را در انكار خودم بودم بيگانه با خود ، بندگي ديگران كردم اي كاش روزي، لحظه اي يارخودم بودم راز مرا نه دوست مي دانست نه دشمن خود روزن افشاي اسرار خودم بودم اين زلزله ها از گسل هاي دل من بود من دل شكسته ، زير آوار خودم بودم از ديگران نشنيده ام آواي دلتنگي بانگ ني خود ، ناله تار خودم بودم هر جا كه در كارم گره افتاد فهميدم تنها خود من ، گره كار خودم بودم سر داده ام ، اما ندارم از شما شكوه جلاد خود بودم، خودم دار خودم بودم خودكرده ها راچاره نتوان كرد، مي دانم افسوس من محكوم اقرار خودم بودم افتاده ام در چاه ، اما بي خريدارم خود كاشكي روزي خريدار خودم بودم اي كاش همچون سال هاي پيش ترازاين دور از شما در غربت غار خودم بودم
7
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.