ای وای و ای داد به بچههایی که فقر رو مجبورن زندگی کنند...
داستان فقر پسربچهای از روستایی در کرمان که مجبور است در قالی بافی کار کند و هربار که به ستوه میآید، خواننده کتاب هم انگار میخواهد جان بکند. بچه را از توی کتاب بیرون بیاورد و در آغوش بگیرد... امان از این دنیایی که هیچیش عادلانه نیست....