یادداشت dream.m

dream.m

dream.m

1404/4/22

        رمان ترز راکینِ زولا، داستانی از شهوت، جنون و ویرانی است که در کوچه پس کوچه های تیره و تار پاریس اتفاق می افتد. قهرمان زن  داستان به نام‌ ترزا، زن جوان سرکوب شده و منفعلی است که طبق میل عمه اش با پسر عمه بیمارش کامی ازدواج می کند. هنگامی که ترز با دوست روستایی و خوش بنیه کامی به نام لورن ملاقات می کند، هوس های پر شور و اشتیاق متلاطم بین آن دو ایجاد می شود که آنها را در نهایت به سمت قتل سوق می دهد...

قبل از انتشار رمان ترز راکین در سال ۱۸۶۷، جامعه ادبی پاریس به داستان هایی عادت داشت که از بررسی مستقیم بدبختی، خشونت و هیجانات جنسی اجتناب می کرد. اما امیل زولا به  ناتورالیسم علاقه مند بود؛ یک جنبش ادبی که از رئالیسم نشأت گرفت، اما بیشتر به موضوعاتی مانند علم، عینیت، و جبرگرایی (یا این ایده که همه چیز توسط علل از پیش موجود تعیین می شود) توجه داشت. او می‌خواست شخصیت‌هایش را با همان عینیت بی‌طرفی که یک دانشمند یا دکتر ممکن است هنگام مشاهده سوژه‌ها در یک آزمایش از آن استفاده کند، بازنمایی کند. بنابراین از بیان یک داستان بسیار تلخ و زننده در ترز راکین ابایی نداشت. در واقع داستانی آنقدر زننده که عموم مردم را ناراحت کرد. ان روزها زولا به عنوان یک نویسنده غیراخلاقی پورنوگرافی معروف شد، اما این هیاهوی عمومی تأثیری بر او نگذاشت.
زولا در پیشگفتار خود برای ویرایش دوم، اصول رویکرد ناتورالیستی خود را در نوشتن توضیح داد و از آثار خود در برابر اتهامات دفاع کرد. او گفت که این رمان نوعی مطالعه علمی است که اعمال "حیوانات انسانی" را ثبت می کند. اعمالی که بُروز آنها کاملاً توسط "مزاج" تعیین می شود. این دیدگاه تحت تاثیر  آموزه های قرون وسطایی طبایع چهارگانه بود که طبق آن زولا اینطور نتیجه گرفت که خلق و خوی "بلغمی" لوران با خلق و خوی "صفراوی" ترز مخالف است و ارتباط آنها باهم منجر به روان رنجوری  و متلاشی شدن اعصاب می شود. همچنین زولا به تأثیر محیط تربیتی بر اعمال انسان تاکید داشت که در نوع خود دیدگاهی تازه بود.
با این حال، رمان ترز راکن بسیار فراتر از مفاهیم روانشناختی منسوخ است. با وجود تمام ادعاهای زولا مبنی بر عینیت نویسندگی، چیزی که این اثر را بسیار چشمگیر می کند گنجاندن چیزهای عجیب و غریب و نمادین است. استفاده از عناصر گوتیک و مرموز، یاداور داستان های وحشت ادگار آلن پو است. مانند گربه مرموز داستان که نماد شیطان ، رودخانه تایمز که نماد مرگ و کلاستروفوبیا، و زخم روی گردن که نماد وجدان نهیب زننده هستند.
علاوه بر داستان و سبک شاخص زولا، ترجمه کتاب بزرگترین دلیل برای من بود تا به کتاب پنج ستاره بدهم. ترجمه آقای محمد نجابتی، دقت بی‌نظیر نثر زولا را حفظ کرده و به زیبایی آن جان می بخشد. ترجمه بسیار استادانه و روان ایشان، خواندن رمان را به تجربه ای دلپذیر، لذت بخش و بی نظیر تبدیل  کرده است. برای این مترجم خوب کشورمان آرزوی موفقیت روزافزون دارم.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.