یادداشت نعیمک
1403/9/24
تنها باری که کتاب را خواندنم فکر میکنم پنج سال پیش بود (حالا سی سالهام) و متحیر شدم. هر داستان که جلو میرفتم بیشتر لذت میبردم. داستانها خیلی خیلی خیلی ساده بودند اما چیزی در آنها بود که این قدر جذابشان میکرد. الان فکر میکنم زبان و فرم. گلشیری وسواسی عجیبوغریب سر هر کلمه و جمله و پاراگراف از خوذم خرج کرده و وقتی داستانی را میخوانی داری یک لذت ناب از کنار هم نشینی لغات میبینی. شاید شبیه چیزی که به آن تقدس زبان میگویند. خواندن گلشیری ساده نیست اما با کمی ور رفتن با چند داستان و کمی حوصله خرج دادن لِم کار دستت میاید و دیگر خود به خود جلو میروی.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.