یادداشت آهی رن ✨

        بالاخره... بالاخره زمان به وقت قاصدک تموم شد . *البته ، خوندنش رو در صورتی توصیه می‌کنم که تو همین موقعیت شخصیت اصلی باشین وگرنه ممکنه ناراحت کننده تر باشه و مناسب الان شما نباشه...*می‌تونم بگم یه شاهکار بود و شاید هم بخاطر این بود که نویسنده خالصانه و با احساسات واقعیش نوشته بودش . نکته ی قشنگ دیگه اینه که نویسنده برای کتاب نوشتن نه ، بلکه برای نویسندگی نوشته بود . خلاصه که من با این کتاب واقعاً یه لیتر اشک ریختم ، سر کتابهای دیگه ای هم گریه کردم اما این یکی از لحاظ مقدار اشکی که ریختم واقعاً منحصر به فرده ، کلی اشک ریختم که از این اشکها حس بدی نداشتم . حس قشنگی بود و این تجربه ی قشنگ از خوندن این کتاب، که باعث شد با تک تک احساسات حتی کوچیکی که فکر نمی‌کردم کس دیگه ای درکش کنه دوباره رو به رو بشم و بدونم که احساسات من عادی و فهمیده شده اند . باعث شد بفهمم فقط من نیستم که موقع از دست دادن ، عزاداری و غم چنین رفتارهایی دارم . تجربه قشنگی بود . 
      
366

18

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.