یادداشت زینب صادق‌پور

دایانا: غریبه ای در دربار انگلیس
        جمله‌ای مناسب برای آغاز این گزارش پیدا نمی‌کنم. کتاب یا بد بود یا در ترجمه تبدیل به چیز بدی شده بود. هیچ ارجاعی در کتاب وجود نداشت و پاورقی‌ها در حد املای لاتین نام شخصیت‌ها مانده بود. کتاب پر بود از روایت‌های بی‌سروته که منبع مشخصی نداشت.
به هرحال من خواندمش. کامل هم خواندمش. اما چون بین یک روایت مستند و یک توهم محض معلق بود با آن یک‌دل نبودم.
ویراستاری هم افتضاح بود.
به گمانم با توجه به توضیحات مؤلف این کتاب قطعا مستندات محکمی داشته‌است اما در ایران تنها به جنبه‌ی زرد و تبلیغاتی آن توجه شده‌است و بعد از چهار-پنج‌بار تجدیدچاپ هیچ اصلاحی روی آن صورت نگرفته‌است.
محتوا؟ غم. افسردگی. جبر. امید. زندگی
دایانا یک آدم معمولی بود با تمام ویژگی‌های یک زن معمولی که به‌خاطر توجهات بیش از حدی که به او شد همه‌چیز درباره‌اش غلوشده به نظر می‌رسد.
من دایانا را دوست دارم و با او هم‌ذات‌پنداری می‌کنم. همین.
      

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.