یادداشت امیرعلی مینکی
6 روز پیش
کتاب «هنر در گذر زمان» نشون میده که هنر همیشه همراه با زندگی، باورها و احساسات انسانها تغییر کرده. در دوران باستان مثل مصر و بینالنهرین، هنر بیشتر برای مذهب و زندگی پس از مرگ بود؛ نقاشیها و مجسمهها نظم داشتن و هدفشون آرامش و جاودانگی بود. در یونان و روم، هنر به سمت زیبایی بدن انسان و عقلگرایی رفت. هنرمندا دنبال هماهنگی، تناسب و شکوه بودن. معماری و مجسمهسازی در این دوره خیلی پیشرفت کرد. در دورهی رنسانس، انسان دوباره مرکز توجه شد. هنرمندا مثل داوینچی و میکلآنژ دنبال واقعگرایی، علم و طبیعت بودن. نقاشیها عمق پیدا کردن و نگاه هنری دقیقتر شد. بعدش در دورهی باروک و روکوکو، هنر پر از حرکت، نور و احساس شد. هدفش تأثیرگذاری بیشتر بود، مخصوصاً در کلیساها و کاخها. در دورهی مدرن، هنر دیگه دنبال زیبایی کلاسیک نبود. هنرمندا احساسات، فکرها و اعتراضهای خودشون رو بیان کردن. سبکها خیلی متنوع شدن، مثل کوبیسم، سوررئالیسم و هنر مفهومی.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.