یادداشت ریحانه یزدی

        .
سفرنامه کمیک؟! عاشقشم!
از این به‌‌بعد هم نبینم کسی پشت سرِ هنر والای کمیک بد بگه!

با این مردِ نجیب و هنرمندِ خانه‌دار، گی‌ دولیل، یک سر رفتم تا کشوری که از درودیوار و خیابان و کوچه پس‌کوچه‌هایش یک تاریخ غربت و بغض فروخورده و خشم سرکوب‌شده شره می‌کند.
فلسطینِ عزیز، محبوبِ اِشغال‌شده‌مان را از دریچه‌ی نگاه یک مسیحی‌ِ غیرمعتقدِ کانادایی دیدم که با تمام تلاشش برای بی‌طرف بودن، باز هم نتوانسته بود بُهت و حیرانی‌اش از چنین ظلم عظیمی که هر روز و هر لحظه در کوچک‌ترین تا بزرگ‌ترین اتفاقات روزمره یک کشور جاری ست را پنهان کند.
همسر نویسنده عضو سازمان پزشکان بدون مرز فرانسه است و برای کمک به فلسطینی‌ها به غزه اعزام شده و نویسنده کتاب این یک‌سال را بخاطر کار همسرش به قدس مهاجرت کرده(چه مرد ایده‌آلی!) و تلاش می‌کند از این فرصت برای کار خودش هم بهره ببرد و حاصلش شده این کتاب.
نویسنده علاوه بر آنکه هنرمند و تصویرساز است، کنجکاوی‌ای دارد که باعث می‌شود به خیلی جاها سرک بکشد و تا آنجا که دیوارهای حائل، سیم‌ خاردارها و ایست‌های بازرسی اجازه می‌دهند، سرزمین مقدس را جستجو کرده.
خواندن این سفرنامه پر از شگفتی و درد و آرزو بود. آرزو برای اینکه روزی نه‌چندان دور با خراب شدن تمام دیوارها و نابودی تمام اندیشه‌های نژادپرست و ظالمین آدم‌کشی که حمل اسلحه در خیابان برایشان مثل حمل کیف پول عادی ست!، بتوانیم به سرزمین مقدس سفر کنیم و در هوای اعجازگونه و بی‌نظیرش نفس بکشیم...
تا اینجا عنوان بهترین و تلخ‌ترین سفرنامه لیستم را به "سرزمین مقدس" می‌دهم.


      
557

41

(0/1000)

نظرات

آفرین ... یادداشت زیبا و ترغیب کننده 🌿📗🍏💚👏👏👏

0

👌👌👌

0