یادداشت مرکز فرهنگی شهر کتاب

        رویدادهای این رمان به روزگار عثمانی‌ها برمی‌گردد و داستان نیز در شهر حلب، مروارید مشرق‌زمین، اتفاق می‌افتد، در عمارتی بزرگ که پدر مترجم انطاکیه‌ای برای او به یادگار گذاشته است. در اتاقی با شومینه و چراغ‌های روشن که برف و تاریکی گرداگرد آن را پوشانده و مترجم پیر، خاطرات روزگار سپری‌شدة پر از درد، رنج، عشق و شیفتگی را برای شاگرد آلبانیایی‌اش دیکته می‌کند.

نویسنده در این رمان کوشیده است رایحه و شهد حکایت‌ها، حکمت‌ها و آموزه‌های ملل و ادیان مختلف را گردهم آورده، در مسیر سفر به رم و گذشتن از قبرس، یونان و...، داستانی از رواداری، آشتی و صلح بنویسد.

 
http://www.bookcity.org/detail/29514/root/books
1401/01/07
      

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.