یادداشت نعیمک
1403/9/24
باورکردنی نبود. این که اینقدر پایههای تراژدی محکم و استوار باشد. این اولین نمایشنامه از یونان باستان بود که خواندم و مسحور این هم تلخی و گزندگی و مرارتهای آدمها شدم. بله، با نگاه امروزی شاید جالب یا مصنوعی به نظر برسند. اما از دیدگاه تئاتری یا با کمی تغییر در ذهن هنوز هم جواب میدهد. گاهی به نظر میرسد سرنوشت (یا به زبان امروزی شانس) نماسشنامه را جلو میبرد اما انگار همیشه هشدارهایی قبل از پایان تراژیک وجود دارد که هیچکسی به آنها گوش نمیکند. انگار در دور باطلی گیر میافتیم و حتی امروز هم همان سرنوشت باعث میشود پایان ما تلخ و تراژیک باشد. خوبی نمایشنامهها این بود که عبدالله کوثری ماجرای هر کدام را اول نمایشنامه شرح میدهد و با این آگاهی خیلی راحتتر همه چیز را درک میکنی. شاید فکر کنید اصطلاحاً «لو میرود». به نظرم عظمت ماجرا در نوع اجرا است. چون بعداً در نمایشنامههای ائوروپیدس و سنکا هم به مضامین تکراری برمیخوریم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.