یادداشت زهرا قهرودیان
1402/1/12
دانش آموز راهنمایی بودم که خواندمش... کتابهای زیادی در آن دوران و بعد از آن خواندم و به فراموشخانهی ذهن سپردم امّا هستی را نه... حتی لحظهی خریدنش را دقیق به یادم دارم (چرا بعضی خاطرات به ظاهر غیرمهم با چسب یک دو سه به مغزم چسبیده؟) چیزهایی که از کتاب یادم میآید: صدای دیالوگها که با لهجه در ذهنم میپیچید و هیجانی ظریف که سرحالم میآورد... چند روز قبل از عید که خانهی پدری بودم، چشمم خورد به کتابخانهی اتاق کودکی... هستی را برداشتم، کودکیم را بو کشیدم و کتاب را دادم به دخترِ نوجوانِ مهمانِ مادرم... شاید کمی رنگ بپاشد به خاطراتش:)
20
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.