یادداشت سجاد نجاتی

سجاد نجاتی

2 روز پیش

من زینب تو هستم: خاطرات شفاهی خواهر شهید سعید (رستم) نامدار فرزانه از دوران دفاع مقدس
        روایت دل‌تنگی‌ها و رنج‌های خواهری که بیش از ده سال چشم‌ به‌راهِ برادرش بود. کتاب به خوبی از پس بازگویی خاطرات خانواده‌ای چشم‌انتظار برآمده و با استفاده از طنازی‌های خاص کمی از تلخی آن کاسته‌است.
این کتاب که نویسنده‌ی آن یک دهه‌ی هفتادی‌ست(دختر راوی و خواهرزاده‌ی شهید) بار دیگر نشان داد که حماسه‌ی ۸ سال دفاع مقدس گنجینه‌ای بی‌پایان است که می‌تواند تا سالیانی دراز برای امروز ما درس و پند داشته باشد.
امیدوارم به پاکی و قداست شهدایی که در این کتاب از آنان یاد شده‌است، عاقبت ما هم چون شهید سعیدِ نامدار ختم به سعادت و شهادت گردد.
آمین یا رب‌العالمین.
.
۱۴۰۳/۰۸/۲۹ 
      
36

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.