یادداشت احلی احسنیان

        مترجم کتاب، احمد شاملو، مقدمه‌ی بسیار خوبی برای این کتاب نوشته. یک جمله از این مقدمه تا آخر کتاب توی سرم میچرخید :« آیا فاتح یا مغلوب بودن در نفس جنایت تغییری می‌دهد؟ »
این کتاب داستان زندگی رودلف هس، یکی از مهم‌ترین افسرای نازیه. هس کسی بود که سیستم اصلی اردوگاه‌های مرگ رو طراحی کرد. اتاق‌های گاز آشویتس، سیستم سوزوندن جنازه‌ها به طور انبوه و هر جنایتی که توی آشویتس اتفاق افتاد، همه‌شون کار رودلف هس بود و در آخر هم توی آشویتس اعدام شد. 
حرف‌هایی که هس توی نورنبرگ زد شدیدا شبیه به صحبت‌های آیشمن توی اورشلیم بود و تکرار جریان «ابتذال شر». 
تمام زندگی رودلف هس “انجام وظیفه” بود و از کودکی تنها چیزی که بلد بود و براش ارزش بود همین بود. انگار که برای انجام وظیفه وجدانش رو کشته بود. 
خوندن زندگی‌نامه‌ی هس ( مخصوصا که رمانی بود بر اساس زندگیش و خیلی خوب نوشته شده بود و احساسات رو هم درگیر میکرد ) توی این روزها خیلی عجیب بود. 
خوندن جنایات نازی‌ها و جنگ جهانی رو به نظرم خیلی وقت‌ها میتونیم به شرایطمون تعمیم بدیم. 
اما جمله‌ای که باید بهش فکر کرد زیاد، جمله‌ای که افکار خودم رو درموردش نمی‌نویسم اما به نظرم باید از همه‌ی جهات نگاهش کرد و از یاد نبردش، این سواله:
« آیا فاتح یا مغلوب بودن در نفس جنایت تغییری می‌دهد؟ »
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.