یادداشت مریم علویان
1403/4/22
3.5
34
دوستی شمالی دارم که فیلمنامهای عجیب برای ساختن دارد. فیلمنامهای که از ابتدای خلق شدنش شاهد بالا و پایینهایش بودم تا متنی استخواندار و درگیرکننده شد. داستان سختپوست برایم در نگاه اول، شباهت بسیاری به مود فیلمنامهی دوستم داشت. نویسندهی این کتاب هم شمالی است و چه جاهای عجیب و قصههای نابی دارد این پهنهی شگفتانگیز. نویسنده با تسلط بر پیرنگ و شخصینویسی، احوالات یک خانواده را از سمت یک راوی که تا میانه جنسیتش هم چندان مهم نیست، روایت میکند. کار، فضاسازی و شخصیتپردازی جالبی دارد و از آن مهمتر مود و حال و هوای این داستان است. از شروع تا پایانش، صدای گیلانیها و مازندرانیها توی گوش میپیچد. بوی شرجی شمال در مشام آدم است. بوی آدمهای شمالی. بوی گلهای کنار جاده. بوی دریا. بوی مردن! تصمیم آخر شخصیت اصلی و اوج داستان، قابل پیشبینی بود و البته به نظرم میشد پایان متفاوت و موثرتری هم برای این داستان خوب ساخت.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.