یادداشت نعیمک
3 روز پیش
نمیتوانم تصور کنم چه کسی جز کوثری میتوانست این داستان را ترجمه کند؟ از یوسا «سور بز» را خواندم و نگاه سیاسیاش دوست ندارم. من را یاد نگاه یک جانبه و گاهاً شاه و امریکای بدِ براهنی در «رازهای سرمزنی من» میاندازد. اما این داستان چه فرقی دارد؟ ماجرا خیلی ساده است. دو نفر در کافهایای (اگر درست یادم باشد) با هم مواجه میشوند و شروع به گپ زدن میکنند و از خیل همین حرف زدنها ما ماجرا وتاریخ آشنایی این دو و تاریخ بخشی از کشور را میفهمیم. اما صرفاً دیالوگ یا تعریف کردن قصه نیست. ما ناگهان پرتاب میشویم در دل ماجراهای قبل (فلش بک) و در همان ماجراهای دوباره دیالوگی از زمان حال (کافه) میشنویم. در صفحات اول این رفت و برگشتها کمی گیجکننده است اما کم کم با آن خو میگیرید و از آنجا پیچیدگی و جذابیت کتاب برای شما بیشتر خواهد شد. چون کتاب داستانی سیاسی دارد اگر اهل کتاب خواندن هم نباشید و کمی صبوری (در صفحات اول) به خرج دهید شاید از آن خوشتان بیاید. مثل همیشه ماجراهای آن من را یاد ایران خودمان میاندازد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.