یادداشت راضیه بابایی

        مهرسا و مهرناز دو خواهر هستند و دو برادر نوزاد دوقلو به نام علی و امیر دارند. آنها با مادربزرگ مهری( از سمت مادر) و مامان مریم و بابا رحیم زندگی می‌کنند. دو پسرخاله به نام آرش و کاوه دارند که پسرهای خاله اعظم و اکرم هستند. داستان از جایی شروع می‌شود که عمه‌ی رحیم چند روز به خانه‌ی آنها می‌آید و به خاطر اخلاق تند و ایرادگیری‌های زیاد همه را می‌رنجاند. مادربزرگ چندبار جواب حرف‌های نابه‌جای او را می‌دهد. رحیم دلخور می‌شود و در خانواده عنوان می‌کند دوست ندارد مادربزرگ پیش آنها بماند. چون خاله اکرم و اعظم شرایط نگهداری او را ندارند، مادربزرگ به سرای سالمندان می‌رود .
گروه سنی	مخاطب اصلی اثر 9 تا 12 ساله است.
 نکات مثبت اثر	
•	فضایی شاد و خانواده‌ای پرجمعیت
•	نمایش روابط سالم و مبنی بر احترام و محبت نسبت به همدیگر و بزرگترها. حتی در بدترین موقعیت آقا رحیم به مادربزرگ بی‌احترامی نمی‌کند.
•	نمایشِ مادرِ خانه به عنوان زنی کوشا و فعال که وظایف مادری و همسری خود را خوب انجام می‌دهد. او حتی در حالتی که مخالف رفتار و تصمیم همسرش است او را جلوی فرزندان تخریب نمی‌کند و تصمیم او را می‌پذیرد.
•	فضای طنز گفتگوهای بین اشخاص
•	نمایش مسئولیت‌پذیری و کمک کردن بچه‌ها در خانه
•	عدم نمایش گوشی و موبایل به عنوان وسیله‌ای برای سرگرمی. بچه‌هایِ داستان تلفن همراه داشتند ولی آنقدر فعالیت‌های متنوعی برای آنها تعریف شده بود که برای بازی و سرگرمی سراغ گوشی نمی‌رفنتند.
•	توجه به فعالیت‌های بدنی در نوجوانان
•	توجه به طبیعت، محیط زیست و حیوانات
نکات منفی اثر 	(❌️خطر افشا داستان)
•	مهمترین نقطه ضعف اثر ذکر جزییات زندگی معمولی است.این تصاویر از حد تعادل خارج شده است. به گونه‌ای که کتاب چیزی جز نشان دادن یک زندگی ندارد. تنها حادثه‌ی داستان که شخصیتهای نوجوان در آن دخیل هستند، بیرون آوردن مادربزرگ از سرای سالمندان است. آنها در بقیه‌ی داستان نظاره‌گر کارها و افعال سایرین هستند. گاهی با تعقیب گاهی با گوش ایستادن و کشف ماجرا. همین امر درجه‌ی سنی مخاطب را پایین میآورد و حتی مخاطب 8 و 9 سال می تواند خاطرات مسافرت یا فراری دادن مادربزرگ را بخواند. شخصیتهای نوجوان متحول نمی‌شوند. آنها همه چیز را در اختیار مادربزرگ گذاشتند و خودشان از ابتدا تا انتها تابع او هستند. فقط شخصیت فرعی آقا رحیم در این داستان تغییر می‌کند.
•	پایان بندی اثر بی دلیل طولانی شده است و تنها هدفش این بود با ایجاد تعلیق در ماجرای ازدواج مادربزرگ مهری ، بچه‌ها دیرتر خیالشان راحت شود و اگر حذف می‌شد صدمه ای به داستان وارد نمی آمد.
•	از نظر ویراستاری صوری ، اثر ضعیف است. شتاب‌زدگی در چاپ اثر مشهود است؛ شکل املایی نادرست کلمات در حالت محاوره، املای نادرست کلمات، فاصله و نیم فاصله و ساختار جمله‌‌ای که روان نیست، علائم نگارشی و... در مجموع کل اثر نیاز به بازبینی دقیق ویرایشی دارد.

•	معرفی کتاب صد سال تنهایی در لابه‌لای داستان ضرورتی ندارد و چه بسا برای مخاطب دانستن و شناختن این کتاب مضر باشد. در چند جا گفته شده که ناهار پیک‌نیک بچه‌ها در شمال کتلت است ولی ناگهان در ص 145 نام کوکو سیب‌زمینی آورده شده است. در ص 208 آمد.
•	در پایان داستان، چند خط آخر ناگهان حرف تولد مهرسا پیش کشیده می‌شود که بسیار بی‌دلیل و ناگهانی به نظر می آید. می‌شد نویسنده دلیل دیگری برای گرفتن هدیه ذکر می کرد.

•	بچه‌ها و مادربزرگ روی جلد مصنوعی هستند. دخترها لباس های عجیبی تنشان است و سن‌شان به 8 و 10 ساله نمی‌خورد. مادربزرگ نیز پوشش غیر متعارفی دارد. کاش به کمک ابزار متداول فوتوشاپ طرح جلد مناسبی طراحی می‌شد. 

امتیاز کتاب ( با توجه به محتوا، فرم و ظاهر اثر)	3 از 5
      
361

20

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.