یادداشت hanieh

        رمان با قتل یک مینیاتورساز و انداختن او به چاهی متروکه آغاز می‌شود. این را می‌دانیم چون خود قربانی به ما می‌گوید.
در روایت اورهان پاموک، هر فصل از دیدگاه شخصیتی متفاوت روایت می‌شود، از مقتول گرفته تا هنرمندان دیگر، قاتل، استاد هنر، یک درخت، تصویر اسب و غیره.

با دستان توانمند نویسنده، چنان است که گویی راوی هر فصل روی صحنه‌ای می‌نشیند و با ما درباره‌ی جنبه‌ی خود از داستان به گفتگو می‌پردازد. برخی از روایات عمیق و سرشار از سرنخ‌هایی درباره‌ی تحقیقات جاری هستند، برخی دیگر گپ‌زن هستند و پیشینه‌ی روشنگرانه‌ای درباره‌ی منطقه یا امپراتوری عثمانی یا سایر شخصیت‌ها به ما ارائه می‌دهند.

با ده‌ها بازیگر در این پرده آشنا می‌شویم و در عین حال، متوجه می‌شویم که قاتل چه کسی است و چرا این کار را انجام داده است.

این داستان با خلق استادانه، به‌طور استثنایی روایت شده است.