یادداشت
1402/1/7
آنگونه که مترجم در تحلیل نمایشنامه میگوید، نمایشنامهٔ سیکلوپس تنها نمایشنامهٔ ساتیر باقیمانده از یونان باستان است. «ساتیرها» موجوداتی لذتجو بودند که نیمی از آنها انسان و نیم دیگرشان بز بود. این موجودات که همراه دیونیزوس، خدای شراب، بودند معمولاً در قالب گروه همسرایان روی صحنه میآمدند. در سیکلوپس، قصهٔ گرفتار شدن ادیسه را در غار یک غول تکچشم میخوانیم که برگرفته از داستانهای ادیسهٔ هومر است. یکی از کارکردهای مهم چنین نمایشنامههایی، تلطیف تراژدیهایی بود که در طول مسابقات سالانه اجرا میشد. درواقع این نمایشنامههای طنز با شوخیها و آوازهای سرخوش خود، فضا را برای مخاطبی که به تماشای تراژدیهای تلخ و مهیب نشسته بود، تغییر میدادند. اگر شما هم با تراژدیهای اوریپید آشنا باشید، در مواجههٔ اول با این نمایشنامهٔ ساتیر متعجب خواهید شد؛ چرا که فضا، لحن و حتی ترجمهٔ اثر با سایر آثار این نویسنده از همین نشر کاملاً متفاوت است. اما شناخت ماهیت نمایشهای ساتیر و تحلیل این نمایشنامه در پایان کتاب، باعث درک و ارتباط بهتر با اثر خواهد شد. درمجموع باتوجه به احتمال اشارات سیاسی پنهان در زیرمتن اثر و بهجهت آشنایی با قراردادها و ویژگیهای نمایشهای ساتیر و تغییرات آگاهانهای که اوریپید در این اصول و قراردادها داده، خواندن سیکلوپس مفید خواهد بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.