یادداشت مرضیه نفری

                داستان دن آرام رخدادهای عظیمی از روسیه را در خود جای داده است و شرایط حاد و سخت زندگی افراد عادی جامعه را که اغلب سرنوشت کشور به دست آنها رقم می خورد را بازگو کرده است. روسیه در گذر از مرحله ای به مرحله ی دیگر اجتماعی است. 
دن آرام یک تراژدی است همان طور که جنگ تراژدی است جنگی که میلیونها انسان را قربانی  می کند. به خصوص در این کتاب که جنگ پایه ایدئولوژی هم ندارد و گاه شخصیت قهرمان حتی وقتی که پیروز می شود از خود می پرسد برای چه می جنگیم؟ 
نویسنده تصاویر پهناوری از کوشش و درد و رنج مردم ارائه می دهد. گرسنگی، بیماری، مرگ ، جان فشانی و امید را در این کتاب می بینیم. در دن آرام مردم عادی در تندباد حوادث قرار می گیرند و مجبورند بجنگند. زن و بچه، جنگ را از نزدیک لمس می کنند آن هم جنگ با کسانی که تا دیروز، همسایه و هم محلی شان بوده اند. شولوخوف در ابتدا سیمای قهرمانانش را در زندگی شخصی به تصویر می کشد و بعد آنها را وارد جنگ می کندو نشان می دهد که جنگ چه تاثیری در زندگی شخصیتها و محیط اطراف آنها دارد.
نویسنده ایده آل پروری نمی کند داستان در مورد گریگوری ،مردی است که در جنگ علیه آلمانها سرخ ها و حتی قزاق ها حضور داشته و ما شاهد سرنوشت او و خانواده اش هستیم. 
 شخصیت اول داستان کشاورز سخت کوشی است که با جسارت و هوشی که دارد خیلی زود تبدیل به یک فرمانده می شود فرماندهی که همه ستایشش می کنند. 
آلکسه ی شامیل گفت:«گریگوری پانته له ویچ تو اسباب سربلندی مایی. فقط تصدق سر توست که ما هنوز در این عالم نفس می کشیم. ص 1243
اما در دوراهی ها و بحران ها هچنان سرگشتگی دارد، ناامید می شود. پی درپی عرق میخورد  و در آخر شکست های متعددی را تجربه می کند. 
گریگوری برای فرار از افکار سیاه و خفه کردن نق نق وجدان و فکر کردن به آن چه دور و برش می گذشت و یک مقصر اصلی خود او بود؛ افتاد به عرق خوری. ص 1240 
در دن آرام سه خط داستانی داریم
•	گریگوری و عشق او
•	خانواده ملوخوف
•	مردم دن و تحولات آن
ارزش هایی که گریگوری به آن پای بند است 
•	آزادی سرزمین و تعلق به وطن
•	عدم غارت گری
•	پای بندی به خانواده ملوخوف و تلخی از دست دادن عزیزان
        

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.