یادداشت نعیمک
1403/9/24
نمونۀ بارز اینکه چطور میشود یک کتاب بد چاپ کرد. ترجمه بسیار دمدستی و عینبهعین ترجمه شده و خواندنش تبدیل به کشف رمزی برای ترجبه از فارسی به فارسی. صفحهبندی ظاهراً عیناً از روی انگلیسی برداشته شده و صفحات و جدولها در جای درستشان نیستند. و ناگهان ورق میزنی با چیزی روبرو میشوی که نباید آنجا باشد یا بخشهای خاکستری دارد که زودتر و دیرتر رخ نشان میدهند. از همینرو خواندنش عذابی بود و نهایتاً هم چهار فصل آخر تبدیل به روخوانی شدند تا فقط «تمام» شود. کتاب 10 مقاله در ارتباط با تیم است. شکل نوشتن مقالهها لزوماً شبیه هم نیست و این جالب است چون انگار با شکلهای مختلف دیدگاه و نوشتن مواجه هستیم. هر کدام از مقالات کمکیاری هستند برای اینکه تیم چطور میتواند تیم بهتری شود یا چطور آفتهایی را از تیم دور کنیم، یا مهمتر از همه «تیم» چه معنایی دارد؟ شاید زاویهای که با کتاب مواجه میشویم هم مهم باشد. از نگاه یک کارمند همهچیز میتواند تقصیر مدیری باشد که تیم را شبیه کتاب نساخته، و از طرف یک رییس میتواند ایراد از اعضا باشد که به روشهای او برای تیمسازی توجه نمیکنند. از زاویۀ بیرونی کتاب میتواند کمککننده باشد مخصوصاً که راه راست و راهحل نهایی ارائه نمیکند بلکه نهایتاً با ترکیب حرفهایی که گفته شده میتوان به ایراد و خوبیهای تیم که در آن کار یا اداره میکنیم پی ببریم و نسخۀ نهایی برای هر کاری نپیچیم.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.