یادداشت محمدامین اکبری
1400/12/7
به نام او 🔸درستتر آن است که پیش از معرفی کتاب «یادداشتهای روزانه نیما یوشیج» تفاوت این کتاب با سایر آثار منثور نیما را متذکر شوم. 🔸 از نیما یوشیج علاوه بر شعرهایی که در طول این سالها منتشر شده، آثار دیگری منتشر شده است که جزو آثار منثور نیما طبقهبندی میشود، یک، کتابهایی که در دسته نقد و نظریات ادبی هستند؛ مثل «حرفهای همسایه»، «ارزش احساسات» و «تعریف و تبصره» کتابهایی که نیما در طول سالیان مختلف آن را به نیت انتشار یک کتاب در حوزه نظریه ادبی نوشتهريال که تمانی اینها در یک مجلد توسط نشر نگاه منتشر شده است. دومین دسته از آثار منثور نیما، داستان، نمایشنامه و سفرنامه است که اینها هم در طول سالهای پس از مرگ نیما توسط افراد مختلف به چاپ رسید، ولی آخرین باری که همه آنها یکجا منتشر شد، زیر نظر شراگیم یوشیج توسط انتشارات رشدیه بود که جلد اول مجموعه آثار نیما یوشیج است که تا به حال سه مجلدش منتشر شده، سومین دسته نامههای نیما ست که تنها نسخهای که از آن در حال حاضر در بازار کتاب موجود است نسخهایست که زیر نظر مرحوم سیروس طاهباز فراهم آمده که این نسخه هم توسط انتشارات نگاه منتشر شده و اما چهارمین دسته از آثار منثورِ نیما، یادداشتهای روزانه اوست 🔸در بین آثار نیما یادداشتهای روزانهاش حاشیهدارترین و بحثبرانگیزترین است؛ چرا که در این دفتر که شامل یادداشتهای او در هشت سال پایانی عمر اوست، حرفهایی در مورد افراد و جریانات سیاسی و ادبی زده شده است. حرفهای صریحی که برای بسیاری از مخاطبان تعجببرانگیز و تازه نیز هست، یادداشتهای نیما اول بار به صورت خلاصه در سال ۶۸ توسط سیروس طاهباز منتشر شد که با واکنشهای زیاد و متفاوتی همراه بود تا به حدی که عدهای او را به جعل آثار نیما جهت خوشامد جریان حاکم متهم کردند. امری که خود طاهباز در مقدمه کتاب آن را پیشبینی کرده بود. 🔸در این یادداشتها تصویری متفاوت از نیما به دست میآید، بنابر آنچه که میتوان از این یادداشتها استنباط کرد نیما حداقل در هشت سال آخر عمر بسیار به مذهب گرایش پیدا کرده، از جریانات سیاسی حاکم خصوصا جریان چپ و تودهایها منزجر است، از جریانات ادبی خصوصا جریان مجله سخن به رهبری پرویز ناتلخانلری گلهمند و عصبانی است، از بسیاری از شاگردانش نظیر احمد شاملو دل خوشی ندارد و.... و تمام این مواضع را به صراحت و گزندگی هرچه تمامتر بیان میکند. 🔸و اما سخن نیما در این یادداشتها را چگونه باید ارزیابی کرد؟ نیما در بین سالهای ۳۰ تا ۳۸ پیرمردیست که سالها برای اثبات جریان شعرنو زحمت کشیده و شاگردان زیادی تربیت کرده و مقابل مخالفانِ قدرتمندی ایستادگی کرده، گویا دیگر تاب و توانی برایش نمانده، عمده شعرهایش را سروده و در این سالها به شدت کم کار شده است و بیشتر به ویرایش و جمعآوری آثارش میپردازد (کاری که هر دم بیم آن را دارد به سرانجام نرسد) در این سالها او به شدت با مشکلات مالی و معیشتی دست و پنجه نرم میکند، کمحوصله است و عصبی. نثر نهچندان منقح و مرتب یادداشتها حکایت از این عصبیت و کمطاقتی دارد. در صورتی که نثر نیما در نامهها و دیگر آثار منثورش غالبا فصیح و خوشخوان است. پس این یادداشتها معیار خوبی برای فهمیدن داوریِ او در باب افراد نیست فیالمثل نیما در جایی در مورد شاملو میگوید "نامرد کسی بود" ولی در جای دیگر به طور ضمنی از او تعریف میکند. کلا نیما در این سالها به خیلی از افراد بدبین است، فیالمثل با اینکه خواننده آگاه در اختلافی که بین نیما و خانلری رخ داده حق را به نیما و جریانی که او راه انداخته است، میدهد ولی نمیتواند بیانصافی نیما در مورد خدمات خانلری را از نظر دور دارد. 🔸پس یادداشتها خوب و خواندنیست ولی عمده ارزیابیهای نیما را نباید معیار قرار داد و باید سایر آثار او را هم مد نظر قرار داد. سوای اینها یادداشتها نشان میدهد نیما تا چه حد از جامعه خود جلوتر است و مسائل را فارغ از جو غالب جامعه بررسی میکند و تنها همین نیماست که میتواند چنین انقلاب ادبی عظیمی را رهبری کند. 🔸و اما از یادداشتها چه نسخههایی در بازار موجود است؟ شراگیم یوشیج در سال ۹۵ یکبار توسط نشر مروارید این کتاب را منتشر کرد که هنوز هم در بازار موجود است، یکبار دیگر هم توسط انتشارات رشدیه. این نسخه که در آستانه سال ۱۴۰۰ منتشر شد علاوه بر اینکه چند یادداشت اضافهتر دارد؛ بر اساس سال نگارش طبقهبندی شده است و برخلاف نسخه نشر مروارید کشکولوار نیست و دیگر اینکه خطاهای مطبعی فاحش و متعدد نسخه مروارید هم در اینجا رفع شده است. والسلام
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.