یادداشت نوید نظری
1403/11/2

ترس و لرز بر اساس همان سبک و سیاق خاص گوهرمراد خلق شده است. داستانهایی به هم متصل و از هم جدا در پهنه یک روستای بینام و نشان در خلال روابط مردان و زنان تنگدست و بیچیز و حرمانکشیده. بنمایه اصلی این ۶ داستان ترس است و وحشت که در پی آن عزلت میآید و تنهایی و غربت. ترس و لرز اهالی روستا که بنظر میرسد جایی در حاشیه خلیج فارس باشد و مردمان آن سرگرم ماهیکشی و قدری هم نخلپروری، در مسیر کتاب از حالتی ارادی به منشی غیرارادی بدل گشته؛ طوریکه عامل ترس و وحشت از ماروای طبیعت به سادهترین اتفاقات و حتی خوشایندترینشان هم سرایت میکند. تا جایی که دستهجمعی و در پناه هم نیز از کسی یا چیزی میترسند! ساعدی در این چند داستان هر بار چیزی را در جایگاه عامل وحشت و گرفتاری و ترس مردمان نشانده تا خواسته باشد و نشان دهد که طبیعت و ماورای آن، زندگی و زنان، تولد و سیمای کودکان، بیماری و شفای آنان، اجنه و از ما بهتران، حتی دریای مهربان سر قهر و غضب با مردمان این سرزمین دارند. گوهرمراد در این کتاب به هنرمندی از عوالم و باورهای مردمان روستایی و آدابشان شروع کرده و از تاریکهراه خرافه تا بیغولههای سحر و جادو پیش رفته است. هرچیزی که در هر جای جهان میتواند عامل خوشی و مسرت و حیات در قصر نیکبختی شود اهالی روستا و آبادی را به خاک محنت و برهوتی وحشت میکشاند؛ خواه زن باشد خواه بچه، خواه مهمان باشد و کرامت و یا چلنگری باشد و صناعت! اوج کتاب داستان آخر است که در آن رویداد و افرادی که میتوانند عامل خوشی و فراخی بخت باشند هم موجب وحشتی عمیق بین اهالی روستا میشود این بار نه اما وحشتی از دیگران یا غربیهها بلکه وحشتی میان خودشان و از خودشان...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.