یادداشت عطیه عیاردولابی
1403/5/13
روایت دلخواه پسری شبیه سمیر روایت دلخواه محسن پسر مندلی کبابی یا شاید روایت دلخواه محمدرضا شرفی خبوشان و چرا نه؟ واقعا چرا نه؟ وقتی قلمی به این خوبی داری و کلمات اینطور در ید اختیارت هستن چرا روایت دلخواه ننویسی؟ روایتی که خواننده رو میبره تا عراق دوران عثمانی، بورسا و نجف و کربلا و قم و ورامین اوایل دهه ۴۰ شمسی و وادیالسلام همیشه دوران. وقتی روایت خودت باشه طویل رو از دوران باستان میاری مینشونی کنار رئیسعلی دلواری قرن سیزدهمی و غریق شیخ ورامینی دهه ۴۰ و حاج عطای ترک علوی بورسایی و امسمیر و ابوسمیر دهه شصتی عراقی تا از چندماه اقامت امام تو بورسا بگن و گریزی هم بزنن به تاریخ بینالنهرین و بعد برگردن به همه کودتا-انقلابهای عراق و این وسط از فیضیه هم خبردار بشی و خبر کوتاهی از گوهرشاد هم بهت بدن. به نظرم از دو جهت خوندن این کتاب ممکنه برای بخشی از خوانندهها خستهکننده باشه. اول لحنهای مختلف که با توجه به شخصیتها به خصوص شخصیتهای عراقی ممزوج با کلمات متعدد و زیاد عربی بود. این تغییر سریع راوی از این بند به بند بعدی و حرفهای بعضا ثقیلشون میتونه سرعت خوندن رو بیاره پایین. دوم روایتهایی بعضا طولانی و شاید به نظر بیربط با سوژه داستان درباره تاریخ قرن سیزده شمسی عراق و ماجرای ژنرال قاسم و حسن البکر و صدام و بعث و فلان. یه برداشت خیلی شخصی دارم که شاید خبوشان خواسته این وسط اطلاعاتش رو به رخ هم بکشه. اینهمه پخش شدن روایت بین وقایع و ادوار حکومتی باعث میشد گاهی یادمون بره شخصیت اصلی محسن پسر مندعلی کبابیه که با دستکاری شناسنامه رفته جبهه و همون بار اول زخمی شده و بنا به دلایلی مدتی بعد تو خاک عراق و وادی السلام کشته شده و هیچوقت خبری ازش به خانوادهاش نرسیده. و حتی یادمون بره محسن انقدر عاشق امام بود که عکسش رو دوخته بود روی جیب لباسش روی قلبش و سالهاست تو وادی السلام دنبال همه ارواحیه که از امام براش روایتی دارن. و چقدر ما از این روایتها کم داریم از خمینی بزرگ تا اون رو از فاصلهای خیلی نزدیک و از دیدگاههای مختلف ببینیم و یادمون بیاد کی بود و چه کرد. نمیخوام شعار بدم اما بعد این دست روایتهاست که برام یادآوری میشه ما حقیقتا ماهی در بطن آبی عمیقیم و نمیدونیم وقتی که کمآبی و خشکسالی بوده گذشتگانمون چه کشیده بودن. فقط کاش مثلا دوستان و نگهبانانش این آب زلال و عمیق میراث خمینی رو به مرداب و حتی باتلاق تبدیلش نمیکردن.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.