یادداشت زهرا حمزه

از دوازده انگشت نکبتی اش
        مدت‌ها بود می‌خواستم بخونمش ولی در تعریفش شنیده بودم تلخه و من از ترس سراغش نمی‌رفتم. کتاب ولی شرافتمندانه‌ بود و وفادار به زندگی نوجوونی که دختر هم هست، تنها، در شهر بزرگی مثل تهران که برای آدم‌های بی‌پناه، می‌تونه ترسناک باشه. شجاعت و صبوری اعظم مهدوی رو تحسین می‌کنم و امیدوارم داستان‌های بیشتری از نویسنده برای این گروه سنی رو بخونم.
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.