یادداشت فاطمه صابری فر

        یک) مجله‌ها معمولا بَهای زیادی دارن و ترجیح من اینکه وقتی هنوز یک عالمه کتاب از نویسنده‌های بزرگ ایران و جهان نخوندم. پول بابت مجله ندم. 

دو) مدام را از اولین شماره‌اش و حتی قبل‌ از تولدش، از زمان هنر‌آموزی‌ام در مدرسه مبنا، می‌شناختم. کانال ایتاش را مرتب چک میکردم. تکه‌های منتشر شده از متن‌ها‌ی مجله قلقکم میداد که کامل بخوانمشان. خصوصا تکه‌هایی از ناداستان (دیگر چاپ نمی‌شود) احسان عبدی‌پور راجع به مرحوم فرزانه پزشکی. 

سه) اتفاقی طاقچه را چک میکردم که دیدم شماره‌۱ مدام، یعنی همین (کتاب) توی طاقچه بی‌نهایت هست. انگار دنیا را کادو‌پیچ کرده  و کف دستم گذاشته باشند. همان لحظه شروعش کردم و آرام آرام نوشیدم. 

چهار) بعضی ناداستان‌ها و داستان‌ها خیلی قوی بودند و شُک زده‌ام کردند‌. تعدادی‌هم نا نداشتند و بی‌جان بودند. قسمت مصاحبه را هم دوست نداشتم. تند تند خواندم و زوریی.  

پنج) صفحه‌آرایی، ویراستاری و عکس‌ها خیلی دل‌نشین بودند

شش) باز هم پول پایِ مجله نخواهم داد تا وقتی که بنیه‌ی قویی از ادبیات داشته باشم. اما تا آن زمان وقت حتما می‌گذارم و  از نسخه‌های بدون پول به شدت استقبال میکنم 😁

      
51

6

(0/1000)

نظرات

واقعا خیلی قلمت قشنگه وقتی میام اینجا و می بینم اینقدر دوستای کتابخونی دارم و اینهمه زیبا هم می نویسنن کیف میکنم  و ترغیب میشم بیشتر کتاب بخونم دست مریزاد😍
1

0

عزیزمممم🥺🫂 

0