یادداشت مجید اسطیری

                چند گونه یادداشت در این کتاب هست. 
یکی یادداشتهای مربوط به بررسی عملکرد کاری که در اینها دولت آبادی پیشرفت کار نوشتن مخصوصا رمان کلیدر را توضیح میدهد. 
یکی یادداشتهای سرگشتگی که اوائل کتاب بیشتر است و فقط از روی سرگشتگی نویسنده در برابر مناسبات جهان درون و بیرونش نوشته شده.
یکی هم یادداشت های مرتبط با وضعیت جامعه و مردم ایران که حجم اینها از همه بیشتر است و بعد از تمام شدن کلیدر بیشتر و مفصل تر هستند. در این یادداشت ها عموما دولت آبادی از افول اخلاق در مردم گله میکند. من گمان میکنم این نگاه هم روی نوشتن کلیدر موثر بوده، هم نوشتن کلیدر روی این نگاه تاثیر گذاشته. ادعای اول به این شاهد که گل محمد نهایتا در مبارزه اش از مردم دست میشوید و تنها کشته میشود. ادعای دوم به این شاهد که نویسنده خودش میداند رمانش چه اهمیتی دارد و توقع دارد انعکاس ارزشهای خودش را در جامعه ببیند و نمیبیند. نه اینکه رمان پرفروش بشود (که میگوید از همان اول خوب مورد استقبال قرار میگیرد) بلکه دیدن جامعه ای که لیاقت قهرمان فداکاری مثل گل محمد را داشته باشد.
البته همه اینها را با اندک مایه ای از حیرت دارم مینویسم. چون انگار نه انگار این یادداشت ها در زمان جنگ نوشته شده اند که هر روز چندین گل محمد روی دستها تشییع میشده. به هر حال.
این سه گونه یادداشت خیلی جاها هم با هم آمیخته میشوند.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.