یادداشت الناز عطائی
1403/11/13
"روایت های تنهایی" یه مجموعهی حدودا ۲۱ قسمتی بود از روایتهای شخصیِ نویسندههایی که با اتفاقات مختلف توی زندگی شخصیشون ، حس #تنهایی رو چشیدن ، درک کردن و زندگیش کردن ... اتفاقاتی مثل مهاجرت ، بیماری ، مرگ ، عدم اعتماد به نفس و یا حتی گاهاََ تجربهی تنهایی به میل و اراده و سلقیهی شخص ... روایتهای تنهایی ، شبیه تجربهی ۲۱ قرار با ۲۱ نفر آدم مختلف بود! حسِ نشستن پشت میز یه کافه ، نوشیدن یه لیوان چای عسل و لیمو ، شنیدن دردودلهای آدمهایی که یا از تنها بودن مینالن ، یا از تنها نبودن! آدمهایی که گاهی تنهایی بهشون تحمیل شده ، یا تنهایی ازشون گرفته شده ... بعد از خوندن این روایتها ، فهمیدم خیلی از اتفاقاتی که توی زندگی ممکنه بیفته ، چقدر ترکیبش با تنهایی ، میتونه زجرآور باشه ... یا برعکس! تنها بودن توی بعضی لحظهها میتونه چقدر ناب و دوستداشتنی باشه ... مثل قصهی "راز بدن" از آیا گابه ، تجربهی تلخ از درد به خصوصی که ممکنه زنها تجربش کنن و چیزیه که انگار نمیشه حس و دردش رو به اشتراک گذاشت ... از دست دادن فرزند ... یا تجربهای مثل قصهی "لذتی عجیب و مشکل" از هلنا فیتزجرالد ، لذت صاحب شدن چیزهایی که مشترکن ، به طور فردی ، اونم هر چند وقت یک بار و برای یکم مدت کوتاه! [باید بخونیدش تا درک کنین چی میگم ... ] در کل ، تجربهی جستارخوانی از نشر سفیر ، تجربهی خیلی قشنگی بود و امیدوارم چنین کتابهایی ، در موضوعات دیگه ، بیشتر چاپ بشه . فکر میکنم خوبه به این موضوع هم یه اشارهی مستقیم بکنم : روایتهای این کتاب دنیای "زنانه" واقعیای داره ... اگر زنی رو میشناسید که احساس تنهایی میکنه اگر دختری رو میشناسید که فکر میکنه با تمام کارهایی که انجام میده ، به چشم نمیاد یا اگر آدمی هستید ، که تنهاییش براش یه اتفاقِ مقدسه ، این کتاب انتخاب خوبیه ...
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.