یادداشت ابوالفضل شربتی
1400/7/21
4.7
2
اگر به دنبال آشناییِ گسترده با تمام ابعاد بحث «سواد رسانهای» هستید این کتاب، تا الان، بهترین گزینۀ موجود است. با اینکه حجم کتاب زیاد است اما خوشخوان است و راحت میتوانید با آن جلو بروید. آخرین نسخۀ کتاب ترجمه شده است که سبب شده نمونههایی که میآورد بهروزترینها باشد (حتی داده و اطلاعاتی مربوط به سال 2018 هم دارد). دو نقد ساختاری با این حال یک نقص دارد، به همان میزانی که گسترده است از عمقِ آن کاسته شده. یعنی به ما جغرافیای سواد رسانهای را نشان میدهد، حتی تا دورترین قریهها، اما گاهی نقشۀ شهرهایش هم به ما نمیدهد. چاره چیست؟ اطلاعات خودتان. یعنی اگر شما بخواهید سواد رسانهای درس بدهید و رشتهتان این نباشد این کتاب نیمی از راه بیشتر نیست، نیمۀ دیگر از طرح شخصیِ شماست، یعنی فیلمها، آهنگها، متنها، گیمها و خرده چیزهایی که جمع کردهاید و در قالب سواد رسانهای دستهبندی میکنید. شاید از اینجا بتوان به نقدی دیگر هم گریز زد، نقدی که به مورد اخیر باز میگردد: این کتاب تنها به شما ساختار را نشان میدهد و ابزاری برای مواجهۀ فعالانه با پیامهای رسانهای را نمیدهد. چارۀ این چیست؟ تفکر نقادانه. حتماً با تفکر نقادانه و سازوکارِ آن آشنا باشید، بدانید مواجهۀ آن با ادعا و استدلال چگونه است. اگر آن را دانستید و مهارتتان را، با تمرین، تقویت کردید آنگاه میتوانید وقتی با پیامهای رسانهای درگیر میشوید بهصورتِ شایسته یک پیام را تحلیل کنید. جغرافیای کتاب کتاب در ابتدا به پرسش «سواد رسانهای چرا؟» میپردازد. برای پاسخ به این پرسش دادهها و اطلاعات مفیدی عرضه میکند. سپس «مخاطب» را بررسی میکند، دو هدف دارد، نخست در پی اینست که مخاطبِ فعال را بشناساند، و بگوید چه ویژگیهایی دارد، و دیگری کودکان و نوجوانان را بهعنوان مخاطبِ خاص برجسته میکند. گام بعدی پرداختن به رسانهها بهمثابۀ صنعت است. لابد از من بهتر میدانید که «رسانۀ بیطرف» یک اسطوره است، البته فعلاً رسانههای جمعی را در نظر دارم نه فردی. رسانه بهمثابۀ صنعت اساساً بدون اقتصاد بیمعناست. رسانهها در پی واقعیتیاند که بیشترین سوددهی را برای «بنگاه رسانهها» داشته باشد. «محتوا» موضوعِ بعدی است. روی دیگر برخوردِ رسانهها با واقعیت شأن «داستانسرایی» رسانه است، طوری واقعیت را روایت میکنند که «جالبتر» باشد، که البته خودش، از اساس، یک ضدواقعیت هم میتواند باشد. خبرها هم همینطور، بلکه پیچیدهتر. چون اقتصاد در آن بیشتر موج میزند. پس انگار در دنیایی زیست میکنیم که خبر و واقعیت روی کاغذ رابطۀ عکس دارند. همین ایده را بگیرید و در فیلمها، سریالها، آهنگها و گیمها و، مهمتر از همه، در تبلیغات جاری کنید. جمعِ همۀ اینها را میتوان در رسانههای اندرکنشی یا تعاملی، شبکههای اجتماعیای که هر روز از آنها استفاده میکنیم، ببینیم. گام بعدی در تلاش است تا چشماندازی وسیع به ما دهد، و ابزاری به ما بدهد تا درگیری بیشتری با رسانهها داشته باشیم. راستی! شما هر روز درگیر خلق بسیاری از پیامهای رسانهای هستید، اما بیایید ابتدا سطح سواد رسانهایتان را تقویت کنید. این جمله ایدۀ گام بعدی است، بیانی منظمشده از چیزهایی که تاکنون گفت. گام آخر تمرینهایی است برای مواجهه با آنچه گفته شد، و البته نقد دوم همچنان پابرجاست.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.