یادداشت بابک فروغی
دیروز
یه جایی توی کتاب همینگوی میگه: «هر حرفی دربارهی جنگ حوصلهی آدمهایی رو که نقشی درش نداشتهند سر میبره. جز البته قصهی دروغگوها» کتاب خیلی جاها حوصلهم رو سر برد، پس انگار روایتی که از جنگ میکنه، روایت واقعیای بوده. در مجموع خوندنش تجربهی خوبی بود؛ جزئیات زیاد، فضاسازیهای بکر، دیالوگهای خوب و ... فکر میکنم یه مشکلی که با کتاب داشتم این بود که با تاریخ جنگهای جهانی اول و به ویژه دوم و اتفاقاتشون خیلی مأنوس نیستم. پس شاید در آیندهای که این مشکل حل شده، بتونم کتاب رو مجدداً بخونم و لذت و بهرهی بیشتری ببرم. ______________________________________ نظر گابریل گارسیا مارکز در مورد این اثر همینگوی: حتی اگر این رمان را تصویر مضحکهآمیزی از سرنوشت خود همینگوی هم بدانیم، به اعتقاد من پرکششترین و انسانیترین نوشتهاش همین ناکامترین اثر اوست: آن سوی رودخانه، زیر درختان. همینگوی در هیچیک از کتابهایش، تا این حد بخشی از وجود خویش را برجا نگذاشته است، همچنان که در هیچکدام-با چنین زیبایی و چنین ظرافتی- راهی برای بیان سودای بنیادین زندگی و آثارش نیافته است: بیهوده بودن پیروزی. مرگ قهرمان قصهاش، چنان که پیداست در کمال آرامش و به نحوی کاملا طبیعی، تجسم تغییر چهره داده خودکشی خودش بود...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.