یادداشت کوثر محمدی

خمره
        
داستان خمره از جایی شروع می شود که شاید برای کسی که در سال 1402 دارد کتاب را می‌خواند مساله پیش پا افتاده ای باشد. شکستن خمره ی مدرسه ی یک روستا. اما آقای مرادی کرمانی دست خواننده را با کلمات ساده ی خودش میگیرد و توی روستا می‌چرخاند طوری که خواننده هم نگران خمره می‌شود نگران ترک های از سرما و گرمای خمره و با مردم روستا دم خور می‌شود. 
خمره داستانی است که نویسنده به شیرینی برای ما روایتش می‌کند و در همه کشمکش ها پاک دلی مردم روستا را نشان می‌دهد.
 خمره داستانی ست که اگر دست یک نویسنده رئال نویس میدادی می توانست داستانی تلخ و تاریک باشد. اما آقای مرادی کرمانی به سادگی یک روستایی داستان را شیرین و روشن روایت می‌کند. 

#خمره
#حلقه_کتاب‌خوانی_مبنا
#با_کتاب_قد_بکش
#حلقه_کتاب_مبنا
#کتاب_امسال
      

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.