یادداشت فرناز پوراسماعیلی

پرنده آبی
        پرنده‌ی آبی نمایشنامه‌ای کلاسیک، که در سال ۱۹۰۶ نوشته و در مسکو اجرا شده است.

قصه‌ی این کتاب در یک شب کریسمس شروع می‌شود، شبی که انگار شبِ جادویی قصه‌هاست، به همین خاطر احساس می‌کنم خواندنش در شروع زمستان دلچسب‌‌تر باشد.

در دنیای این نمایش‌نامه همه‌ی موجودات روح دارند، از جمله قند، نان، شیر، روشنی، تاریکی آتش، درختان و...؛ این دلچسب‌ترین و خیال‌انگیزترین بخش این کتاب برای من بود.

و آدم‌هایی که مرده‌اند در دنیای این قصه تا زمانی که در یاد آدمی در این دنیا باشند، در شهر یادگارها‌ زنده‌ می‌مانند و به خوشی زندگی می‌کنند.

فضای نمایشنامه کودکانه است، اما احساس می‌کنم در بزرگسالی خواندن این کتاب بیشتر بچسبد، اول به دلیل بازگشت به دنیای خیال و قصه و تصور، دنیایی که در بزرگسالی از آن دور افتاده‌ایم و اگر این دنیا را در کودکی تجربه کرده باشیم، در بزرگسالی دلتنگش خواهیم بود.

و دلیل بعدی نمادین بودن این نمایش‌نامه بود، که
هر جمله‌اش را با دو معنا می‌توان فهمید.

تا امروز بین نمایشنامه‌هایی که از ادبیات جهان خوندم از خواندن این نمایش‌نامه لذت شخصی‌تری بردم شاید چون شیرین بود و به سلیقه‌ی من نزدیک، به همین خاطر این نمایش‌نامه را همیشه پیش خودم نگه می‌دارم که شاید بعدها بخواهم دوباره و دوباره بخوانمش.

 پاییز ۱۴۰۳
      
64

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.