یادداشت Reyhane shafigh

نزدیکِ ایده
        این کتاب به غایت برای من کتاب شیرینی بود. مکان‌های مختلف در هر جستار، هرکدام بهانه‌ای بودند برای فکر کردن درباره‌ی «فکر کردن». چم و خم فکر کردن، تاثیر هرکدام بر مسیر فکر کردن و...
.
بعد از خواندن کتاب به این فکر کردم که اگر بخواهم فکر کردن را به چیزی تشبیه کنم یاد چه چیزی میفتم؟ بلافاصله تصویر آب جاری به ذهنم آمد، در بستر رود یا در یک جوی که از کنار یک کوچه می‌گذرد، یا حتی وقتی که شیر آب باز می‌شود و آب جاری می‌شود. هرجا که جریان پیدا کند، حیات‌بخش است. تفکر هم همینطور است، در‌کافه باشی یا در مجلس سخنرانی، در اتوبوسی بین راه در یک کشور جنگ‌زده، یا اصلا در زندان؛ «فکر کردن» شور زندگی و نوعی زیستن که زیباست را همراه خود می‌آورد.
      
8

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.