یادداشت عطیه

عطیه

عطیه

3 روز پیش

        - این کتاب برای چالش کتابخوانی ماه فوریه با دوستم ناتالی بود


▪︎ جون هیوارد یک نویسنده جوان با کلی آرزو  که اولین کتابی که با ذوق و شوق نوشت یک شکست سنگین بود. هیچ ناشری حاضر نبود کتابش رو چاپ کنه و به ناچار یک انتشارات گم نان کتابشو چاپ کرد و اون کتاب هم فروشی نداشت و به فراموشی رفت

▪︎ آتنا یک نویسنده جوان چینی – آمریکایی و "دوست" جون اولین کتابی که مینویسه میترکونه و سریع ترند میشه، انتشارات خیل خفن اون کتاب رو برمیداره و چاپ میکنه و همینطور 2 تا کتاب بعدی آتنا به سرعت چاپ میشن و ترند میشن و آتنا میفته سر زبون ها و نتفلیکس هم به زودی قراره یک اقتباس از کتاب آتنا بسازه


▪︎▪︎ آتنا عزیز دل دنیای ادبیات و جون به معنای واقعی کلمه هیچ کس .... 


وقتی آتنا تو یک حادثه عجیب جونشو از دست میده ، جون دست نوشته جدید آتنا که چاپ نشده بود رو میدزده ... شروع میکنه روش کار کردن و وقتی اون رو برای ناشر میفرسته همه عاشق کتاب میشن و اون کتاب با اسم جانیپر سانگ منتشر میشه 
---------‐----- 

روند چاپ شدن و ترند شدن کتابا، اینکه چرا یه کتاب رو همه میخونن و عاشقش میشن و چرا یه کتاب رو هیچ کس نمیبینه، دست های پشت پرده ، تبلیغات و تمام این مسائلی که ما به عنوان کتابخون ها باهاش در ارتباطیم و شاید برامون سواله تو این کتاب اومده
 
این کتاب به بهترین شکل کنسل شدن یک فرد یا یک پروژه تو فضای مجازی و توییتر رو نشون داد(cancel culture )

 به عنوان فردی که مدت طولانی تو فندوم توییتر بودم این فضای سمی رو به خوبی درک کردم حتی خودمم یکبار به جرم نژاد پرستی کنسل شدم ( من نژاد پرست نبودم
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.