یادداشت مجتبی شاهسون
1400/10/29
برانیسلاو مالینوفسکی، از جمله انسان شناسان مطرحی است که در قرن 19 و 20 میلادی فعالیت داشته است. در علم انسان شناسی، کمتر کسی مانند مالینوفسکی به عنوان یک مردم شناس خبره وارد میدان مطالعه اش که جامعه ای بومی بوده است، شده و تحقیق کرده است. مترجم کتاب، محسن ثلاثی، در آغاز کتاب هدف خود را از ترجمه و چاپ کتاب اصلی برانیسلاو مالینوفسکی در ارتباط با غریزه جنسی و سرکوب ان در جوامع ابتدایی، خواندن کتاب دست اول عنوان کرده است. او ذکر می کند کسانی که به خواندن کتاب های دست دوم عادت می کنند، دچار تنبلی ذهن و اسان اندیشی میشوند. منظور از کتاب های دست دوم، کتاب هایی است که مانند یک گزارش از کتاب دیگری نوشته شده است و در علم انسان شناسی به دلیل نیاز شدید به ترجمه اثار، کتاب های دست دوم بیشتر دیده می شوند. برانیسلاو مالینوفسکی، در این کتاب خود، مسئله اش را با نظریات فروید و از دریچه رویکرد روانکاوی آغاز کرده و به بررسی آن در جوامع ابتدایی پرداخته است. با این حال، سخن خود را با انتقادی جدی به فروید آغاز می کند. لازم به ذکر است که مالینوفسکی خود پیشرو نظریات فروید بوده. مالینوفسکی معتقد است که هر واقعه اجتماعی باید در چارچوب فرهنگی مورد بررسی قرار گیرد. بطور مثال اگر فروید درباره ی عقده جنسی در بین بومیان سخن می گوید، سخن او باید مبتنی بر دانش علمی از مشاهده مستقیم بومیان باشد. از طرفی مالینوفسکی با تکیه بر جوامعه مادر سالار، بخشی دیگر از عقاید فروید را نقد می کند. او معتقد است در جوامع بومی، برخلاف نظریات فروید، برخی امور مانند ازدواج گروهی یا پرهیز از مادر زن و امثال آن، در سطح ناخودآگاه رخ نمی دهد. او غریزه جنسی را که بنظرش مسئله ارزشمندی در مطالعه انسان شناسی است، با تقسیم جوامع ابتدایی به دو دسته مادرسالار و پدر سالار، بررسی کرده و در ابعاد گوناگون فرهنگی به بحث می گذارد. او این کار را از این نقطه آغاز می کند که، برای بررسی صحیح عقده در خانواده، می بایست آن را در تمدن های گوناگون بررسی و مقایسه کرد، از همین رو مالینوفسکی کتابش را با این بخش بندی آغاز کرده است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.