یادداشت ابوالفضل شربتی

غمنامه ای برای یاسمن ها
        پیشگفتارِ جالبی دارد؛ مصاحبه با غادة السمان هم نسبتاً خوب است؛ شمایی کلی از اندیشه و هدفِ فعالیت ادبی‌اَش به ما می‌دهد. غادة السمان در مقابل نگاه به زن در جامعه‌یِ عرب زمان خودش -شاید دهه‌های ۶۰، ۷۰ و ۸۰ میلادی- می‌ایستد؛ اما به تعبیر مترجم از نسخه‌یِ غربی‌اَش استفاده نمی‌کند؛ منظورش زنی‌ست که مورد استثمار قرار گرفته‌ست و خود نمی‌داند؛ زنی که آزادی اجباری به او داده شده است. 

در مورد شعرها
ترجمه‌یِ شعر، شعر نیست. این را وقتی این گزیده‌یِ اشعار را می‌خواندم بیش از پیش برایم واضح شد. با در نظر داشتن نکته‌یِ بالا، مترجم می‌تواند با اندکی ذوق ادبی، لطایف و حسّیّات شعر را منتقل کند. مثلاً اگر مترجم -در اثر حاضر-به جایِ «ستاره‌ای فروزان را می‌یابم» با ذوق و طبع ادبی به «ستاره‌ای فروزان می‌یابم» ترجمه می‌کرد، آیا بهتر نبود؟

گرچه خود مترجم به این نکته اشاره می‌کند، اما این اعتراف نمی‌تواند مانع کاربرد طبع ادبی در شعر با توجه به قابلیت‌ها و ظرفیت‌های زبان‌ها شود.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.